تحقیق آماده تئوريهاي مديريت – 16 برگ وورد قابل ویرایش
تحقیق آماده تئوريهاي مديريت – 16 برگ وورد قابل ویرایش
تحقیق آماده تئوريهاي مديريت – 16 برگ وورد قابل ویرایش
تحقیق آماده تئوريهاي مديريت – 16 برگ وورد قابل ویرایش
تحقیق آماده تئوريهاي مديريت – 16 برگ وورد قابل ویرایش
تحقیق آماده تئوريهاي مديريت – 16 برگ وورد قابل ویرایش
نظريه مديريت علمي
نهضتي که درتاريخ تحول انديشههاي مديريت به مديريت علميمعروف است در اوايل قرن بيستم پديد آمد. بنيان گذاران آن کارورزان يا دانشمندان يا مهندساني بودند که در موسسات صنعتي و دولتي کار ميکردند و مهمترين مسئله مورد توجه آنان در مديريت، کارآيي بود. يعني، بالا بردن سطح توليد و بيشينه سازي بازده. از اين رو، کوشش آنان بر اين بود که مسائل سطح کار و توليد را با توسل به روشهاي منظم علميحل کنند.
بنيان گذار اين نهضت، فردريک تيلور، ابتدا کارگر ساده کارخانه بود که ضمن کار، از راه تجربه ، مهندسي آموخت و به سرعت ترقي کرد و به سر مهندسي کارخانه رسيد. او مجموعه عقايد خود درباره مديريت را در کتاب اصول مديريت علمي(1911) منتشر کرد.
تحقیق آماده تئوريهاي مديريت – 16 برگ وورد قابل ویرایش
تحقیق آماده تئوريهاي مديريت – 16 برگ وورد قابل ویرایش
ويژگي بارز مديريت علمي، تاکيد بر مديريت در سطح عملياتي، مطالعه علميعمليات به منظور تشخيص عوامل موثر بر آن و کشف موثرترين روش انجام کار است. منظور تيلور از علم و روش علمي، مشاهده و ارزشيابي منظم است. او معتقد بود که به مدد اصول علميميتوان فعاليتهاي توليدي را تحت نظم درآورد و کارآيي را افزايش داد. به اين منظور ، او اصول مهندسي انساني را که شامل مطالعه زمان، حرکت، روش و ساير فتون و ابزار مديريت علمياست، مورد استفاده قرارداد و با حذف کليه عوامل اضافي و نامربوط کار، وظيفه اصلي و حداکثر تخصص در آن را مورد تاکيد قرار داد. اصولي که او براي حل مشکلات مديريت در سطح عملياتي پيشنهاد کرد عبارتند از : 1. گسترش علم آگاهي در کار. 2. انتخاب کارکنان بر مبناي علميو افزايش مداوم مهارت آن ها. 3. هماهنگ کردن علم کار با کارکناني که بر مبناي علميانتخاب شده و آموزش ديده اند. 4. تقسيم منطقي کار و مسئوليت آن ميان کارکنان و مديران که در آن مسئوليت برنامه ريزي و سازماندهي کاربر عهده مديران است.
از لحاظ اين نظريه، سازمان، ساخت و کار يا ماشيني براي تهيه نيروي جسميافراد انسان براي ايفاي موثر وظايف تلقي ميشود. فردريک تيلور باني مکتب مديريت علمي، با ملاحظاتي دربارهي کارايي توليد و محدوديت توانايي جسميافراد انسان، پيشنهادهايي براي اثر بخشي سازمانها ارائه داد .
تيلور چارهي عدم کارآيي سازمانها را اعمال مديريت علمي(روش منظم) ميدانست.
مفاهيم اصلي اين نظريه عبارتند از : 1. طراحي دقيق شغل و وظيفه 2. انتخاب دقيق کارکنان براي انجام وظايف 3. استاندارد کردن دقيق ابزارها و رويههاي انجام کار بر اساس مطالعات دقيق .
مباني فلسفي اين انديشهها بر اين آموزهي اقتصادي استوار است که انسان فقط با رفاه اقتصادي و بهبود آن انگيزش پيدا ميکند. بنابراين بايد در سازمان يک ساز و کار منظم پاداش طراحي نمود تا کارکنان با حداکثر تلاش کار کنند. به طور کلي تيلور با مسائل سطح، عملياتي سازمانهاي توليدي مشغوليت ذهني و عملي داشت و براي افزايش کارآيي در اين سطح، در صدد دستيابي به موثرترين شيوهي توليد بر مبناي استفاده از روش علميبود. تيلور تخصص را تنها منبع اختيار تلقي ميکرد و مشکلي جدايي اختيار و تخصص را از طريق محدود کردن اختيار مدير و سرپرست به حيطه تخصصي ويژه او حل کرد.
تحقیق آماده تئوريهاي مديريت – 16 برگ وورد قابل ویرایش
تحقیق آماده تئوريهاي مديريت – 16 برگ وورد قابل ویرایش
در انتقاد بر نظريه مديريت علميبايد گفت که تيلور برداشت محدودي از انسان دارد و او را مانند يک ماشين بي روح فرض ميکند و نياز او را صرفا از ديدگاه اقتصادي مينگرد و به نيازهاي ديگر او بي اعتنا است.
هواداران مديريت علميدر آموزش و پرورش، مدرسه را مشابه کارخانه تلقي کردند که دانش آموزان آن مواد خام آن هستند. در اين نظريه در درجه اول بر فعاليت سطح عملياتي نظام آموزشي، يعني کلاس درس و مدرسه تمرکز ميشود. آن گاه از روشهاي علميبراي تعيين استانداردهاي مطلوب توليد (بازده آموزش و پرورش)، شيوههاي ويژه توليد (روشهاي آموزش و پرورش) شايستگي و صلاحيت توليدکنندگان (معلمان) و تربيت آنها استفاده به عمل ميآيد.
(عزيز الله بابلي، زهرا يوزباشي، کارشناسي ارشد مديريت آموزشي، ص 39)
نظريه مديريت اداري
با اينکه تصور ميشد که روشهاي مديريت علميبر تماميجوانب سازمان قابل امحال است ولي کانون توجه آنها دراصل فقط سطح عملياتي بود. همزمان با تيلور، کسان ديگري که از تجربه مديريت در سازمانهاي بزرگ برخوردار بودند، دريافتند که اداره کردن سازمانها با مديريت سطح عملياتي کاملا متفاوت است. آنها مديريت را فراگردهماهنگ سازي تلاش گروهي در جهت هدفهاي گروهي تعريف کرده در صدد توضيح مديريت بر حسب وظايف يا کارکردهاي مديران در سطوح مختلف سازمان بر آمدند.
سرشناس ترين اين افراد که غالبا او را بنيان گذار مديريت جديد ميدانند، هانول فايول فرانسوي است. او مهندس معدن بود و قسمت عمده عمر خود را به فعاليت در يک شرکت معدني ومديريت، در رسالهاي کوچک، تحت عنوان مديريت صنعتي و عموميمنتشر کرد.
دیدگاهتان را بنویسید