تحقیق درباره رابطه انسان با خدا
↓↓ لینک دانلود و خرید پایین توضیحات ↓↓
فرمت فایل: word
(قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحات:12
قسمتی از متن فایل دانلودی:
رابطه انسان با خدا
«عرصه عاشورا برای مجاهدان عرصهای برای نزدیکی و ایمان به خدا و شناخت او و عشق ورزیدن به خدا و شوق و تلاش و امید به دیدار او است.
در این شب مبارک قصد دارم در مورد شناخت خدا سخن بگویم که در طول تاریخ نمادهای بزرگی داشته و از بزرگترین این نمادها، حادثه کربلا بود.
در شبهای گذشته در مورد انسان و کرامت و مسئولیت و مقام او سخن گفتم ولی امشب در مورد رابطه انسان با خدا و ایمان به او سخن بگویم.
قبل از هر چیز باید بگویم که هر انسان باید بداند و ایمان داشته باشد که خداوند قادر و توانا و مدیر این دنیا را به وجود آورده و بر همه چیز آن سیطره کامل داشته و خداوندگار واقعی است. این نوع از شناخت در حقیقت نیاز به تلاش ندارد چرا که به فطرت و طبیعت انسان باز میگردد. از ابتدای زمان خلقت انسان چیزی به نام ایمان به خدا و عظمت خدا و توحید وجود نداشته و این مشکلی جدید است.
در کتابهای الهی و آسمانی میبینیم که ابلیس به عنوان اولین کسی که از دایره ایمان خارج شد، وجود خدا را تکذیب نکرد و تنها دچار تکبر و حسادت شد. هنگامی که ابلیس به خدا در مورد سجده بر انسان اعتراض کرد، به مقام خداوند اعتراف کرده و گفت تو مرا از آتش آفریدی و انسان را از خاک. بنا بر این در ابتدا مشکل، انکار خداوند نبود. حتی پس از اتفاقات میان ابلیس و آدم و سپس هبوط آدم به زمین، مشکلات انسان از انکار به خدا سرچشمه نمیگرفت. فرق میان انسانها در صداقت و میزان اخلاص نسبت به خدا بود. سپس شاهد بودیم که فرزند آدم برادرش را کشت که این نیز از تکذیب خداوند سرچشمه نمیگرفت بلکه ناشی از حسد بود.
مرحله دوم در ایمان، شناخت صحیح خداوند است. مردم با توجه به فطرت خود به خوبی میدانند که خداوندی وجود دارد که امور این زندگی را اداره میکند ولی در اینجا اشتباهی معرفتی مرتکب میشوند و خداوند واقعی را نمیشناسد. در طول تاریخ این مشکل وجود داشته و هنوز نیز ادامه دارد. برخی از انسانها در تاریخ و حتی در شرایط کنونی (مثلا در آفریقا و آمریکای جنوبی) خورشید را عبادت میکردند که این امر ناشی از آن بود که خورشید را بزرگ و قوی و نیرومند و پرنور میدانستند و آن را عبادت میکردند یا برخی دیگر ماه و ستارهها را عبادت میکردند یا حتی برخی حیوانات را پرستش میکنند و مثلا در برابر تمساح احساس ضعف میکنند و سپس به عبادت آن روی میآوردند. برخی دیگر از انسانها بتها و سنگها را میپرسند و عدهای نیز انسانهای دیگر را مثل نمرود و فرعون میپرستند.
این گونه از پرستشها و گم کردن خدای اصلی در طول تاریخ وجود داشته و هنوز نیز ادامه دارد. طبیعی است که دلایلی برای این امر وجود دارد که از جمله آنها میتواند جهل و نادانی و فریب شیطان و اهداف سیاسی و مالی و هوس شخصی پادشاهان یا حتی روحانیون را نام برد.
کسانی وجود داشتند که مردم را دعوت به پرستش بتها میکردند و از این امر سود میبردند یا پادشاهانی که مردم را وادار به پرستش خود میکردند. برخی از امور تحلیل متفاوتی دارد، مثل پرستش سنگ و بت بطوریکه این عده از ابتدا به خدا ایمان داشتند ولی میگفتند که خدا دیده نمیشود و ما این بتها را آفریده و به نمایندگی از خدا یا به جای خدا آنها را عبادت میکنیم.
و…
دیدگاهتان را بنویسید